10
آبان

جمال الهی زن

آن چنان که جلال زن در جمال او نهفته، جمال مرد در جلال او تجلّی یافته؛ که نقش زن ایجاد رابطه رحامت و نزدیکی اعضای خانواده است؛ یعنی زن اولاً، مرد را جذب کرده، رأفت و عاطفه در او می دمد تا مظهر سکینه و آرامش گردد و سپس به کمک همان عنصر، رئوف و مطمئن شده، خانواده آرام و ارحام مهربان را تشکیل می دهد.
خداوند متعال به اسم «مصوّر» رحمت را در نهان زن پنهان کرده است؛ چنان که می فرماید: «و یُصوِّرکم فِی الارحامِ.» (آل عمران: 6)

بدین سان، خداوند متعال بنیان مرصوص خلقت فرزندان را در رحم زن نهاده و انبساط اسم «رحمان» و «رحیم» را در نشئه طبیعت زن جاری ساخته است تا فرزندانی که از او به دنیا می آیند و در دامن او تربیت می شوند از شریعه رحمت و عاطفه و محبت سیراب گردند. افسوس که اغلب زنان ما متوجه این سرمایه عظیم خدادادی نیستند!

زن مگو، زن مظهر اسم جمال       زن مگو، بی زن جهان گیرد زوال

زن مگو، زن جلوه رحمان بود       گنج حکمت اندر او پنهان بود1

1-نگارنده، خمسه آل عشق، انتشارات آیه، 1379


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

15
مهر

در کتاب «چادری که جا نماند»؛ روایتی از مقاومت زنان و مردان ایرانی در دوران کشف حجاب رضاخانی

به گزارش باحجاب ، خاطرات مقاومت زنان و مردان ایرانی در دوران کشف حجاب رضاخانی در کتابی با عنوان «چادری که جا نماند» به دست مصطفی فاروئی فیروزی گردآوری و توسط ایوب خرسندی و الهام یوسفی تدوین و از طرف انتشارات بوی شهر بهشت روانه بازار کتاب شده است. دبیرخانه «طرح ملی قیام گوهرشاد» در […]

 


به گزارش باحجاب ، خاطرات مقاومت زنان و مردان ایرانی در دوران کشف حجاب رضاخانی در کتابی با عنوان «چادری که جا نماند» به دست مصطفی فاروئی فیروزی گردآوری و توسط ایوب خرسندی و الهام یوسفی تدوین و از طرف انتشارات بوی شهر بهشت روانه بازار کتاب شده است.

دبیرخانه «طرح ملی قیام گوهرشاد» در مدت محدودی که فعالیت خود را آغاز کرده است، با رصد ظرفیت‌های محتوایی و مردمی، هزاران خاطره از دوران رضاخان را ضبط کرده است. درباره کشف حجاب و برنامه‌های ضد دینی رضاخان و روشنفکران وابسته‌ آن دوره آن‌قدر حرف نگفته و خاطره ننوشته و سندهای رو نشده هست که همین حرکت دیرهنگام هم ثمرات فراوانی به همراه خواهد داشت. با همین هدف، دبیرخانه طرح ملی قیام گوهرشاد از تمامی فعالان فرهنگی و اجتماعی برای پیوستن به نهضت جمع‌آوری خاطرات کشف حجاب رضاخانی دعوت می‌کند.«چادری که جا نماند» با دغدغه‌مندی مسئولان شهرداری مشهد و به سفارش دبیرخانه طرح ملی گوهرشاد تدوین شده و به خاطرات زنان و مردان مقاومی می‌پردازد که در برابر قلدری رضاخان کوتاه نیامدند.کتاب «چادری که جانماند» روایتی غرورآمیز از مبارزات شیر زنان ایرانی برای حفظ دین و ارزش‌های اسلامی در مقابل فرمان کشف حجاب رضاخان در سال‌های ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ است. این کتاب شامل یکصد و یک خاطره برگزیده از مجموعه خاطراتی است که دبیرخانه طرح ملی گوهرشاد با اتکا بر ظرفیت‌های محتوای و مردمی هزاران خاطره از سراسر کشور گرد آورده است.رویکرد اصلی در انتخاب این خاطرات، مقاومت زنان و مردان ایرانی در برابر سیاست‌های ضددینی رضاخان به‌ویژه کشف حجاب اجباری بوده است. برای هر خاطره با توجه به مضمون داستان آن یک نام انتخاب شده است، که در زیرتیتر هر خاطره، نام دو نفر ذکر شده است: کسی که خاطره را نقل کرده و کسی که خاطره از او نقل شده است.در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «مادرم می‌گفت: من در زمان ممنوعیت حجاب، در ساوه و در یکی از روستاها به نام خلول بودم. در آنجا جلوی در ورودی هر خانه یا هر کوچه، یک انبار آب بود که به آن مرغک می‌گفتند. من رفته بودم آب بیاورم. وقتی آز آنجا بیرون آمدم، مامورها به من حمله کردند. سلطم از دستم افتاد. آن‌ها سوار بر اسب بودند. چادر من را از سرم کشیدند و بعد من را کتک زدند و رفتند. من چادرم را با یک سنجاق نگه داشته بودم. وقتی آن‌ها از پشت چادرم را کشیدند، جای این سنجاق خون آمد و باعث زخم شدیدی در گلوی من شد. جای این زخم سنجاق هنوز روی گلوی من مانده.»

همچنین در جایی دیگر می‌خوانیم: «مادربزرگم تعریف می‌کنند: در زمان کشف حجاب، خانمی به نام شاه‌پسند بود. او برای جلوگیری از تعرض مامورها، به صورت خودش زغال می‌زد و طوری صورتش را سیاه می‌کرد که حتی مامورها هم از کارش تعجب می‌کردند.»

کتاب «چادری که جا نماند» در ۱۱۰ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۷۰۰۰ تومان توسط انتشارات بوی شهر بهشت چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
 

منبع: آرمان زنان


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

6
مهر

ظرفیت مغفول مجالس زنانه

اکثر ما در کودکی همراه مادرانمان در مجالس زنانه ای که هفتگی و به نوبت در خانه ی خانم های همسایه و هم محله مان برگزار می شد، شرکت می کردیم و تصاویر و تصّوری از آن جلسات در ذهنمان داریم. محافلی که سبقه و قدمتی طولانی در فرهنگ ما دارند.مجالسی کاملا زنانه، که شرکت کنندگانش صرفا خانم ها هستند و برخلاف مثلا هیئات دهه اول محرم،آقایان نقشی در برپایی آن ندارند.

این گعده های هفتگی و همیشگی قطعا منشا برکات زیادی هستند.تقویت “پیوندهای محله محور” ، از بزرگترینِ این آثار است.در زمانه ای که با حذف تدریجی “محله” از بافت شهری،مسئولیت اجتماعی و احساسات متقابل در شهرها رو به افول است و روابط میان افراد،شکننده و کم عمق شده است،ادامه ی حیات چنین محافلی که زنان یک محله به طور مداوم با یکدیگر دیدار و معاشرت داشته باشند، امری بسیار مغتنم و مبارک است.تحکیم “پیوند های محله محور” می تواند انسان را برای بزنگاه هایی که هم محله ای او نیاز به دستگیری مالی یا غیر مالی دارد،تربیت کند.

همچنین این مجالس از بسیاری آفات جمع های مدرن بَری است.یک خانم در محیطی مثلا چون دانشگاه،ناگزیر از هم نشینی با نامحرمان است و بی شک این فضا اقتضائات خود را دارد.اگر چه حقیر نافی حضور در محیط های اینچنینی نیستم،اما منکر آفات احتمالی اش هم نخواهم بود.بنابراین “سلامت محیط” این جلسات خانگی،امتیازی است که نمی شود آن را نادیده گرفت.

برای یک مادر با چند فرزند و انبوه مسئولیت و کار در خانه، “عنصر زمان” بسیار با اهمیت است.حُسن دیگر این محافل، قُرب مکانی برای شرکت کنندگان است.جلسات،همه در حدود و جغرافیای محل برگزار می شود و دیگر کسی برای رسیدن به مقصدش مجبور نیست ساعت ها را در مترو آن هم ایستاده،تلف کند.
اما آیا از همه ظرفیت های این جلسات بهره برده می شود؟

محافل اینچنینی معمولا به ختم قرآن،اقامه نماز امام زمان(ع)،سفره های نذری به نیت ائمه اطهار(ع) و بیان احکام می گذرد.عناوین و موضوعاتی که همه آن ها مایه نورانیت و معنویتند اما واقعیت این است که حتی اگر درست و با مبنای دینی هم برگزار شوند،باز هم کافی نیستند.متاسفانه این جلسات از “فقر محتوایی” رنج می برند.در بسیاری از اوقات،سخنرانانِ (بخوانید خانم جلسه ای ها) بی سوادی که خودشان فهم عمیق و درستی از دین ندارند،ساعت ها وقت مادران و همسران این دیار را می گیرند و چه تلخ است زمانی که بعضی از همین افراد،خرافات و اذکار و اوراد عجیب و بی مبنا را هم برای مستمعینشان نسخه می پیچند.


آیا کسی تا به حال به تحول این جلسات فکر کرده است؟

این محافل معمولا یک مسیر مشخص و هدفمند ندارند.به عنوان مثال می توان زمانی به اندازه 6 ماه را به بررسی یک موضوع واحد و خاص در یک جلسه و کلاس پرداخت.یا برای دخیل شدن خود خانم ها در مباحث،کتاب هایی را در مورد موضوع گعده معرفی کرد تا هم مادران با کتاب خوانی اُنس بیشتری بگیرند و هم در آن موضوع عمیق تر شوند.

این جلسات می تواند محمل خوبی برای پیگیری آرمان های انقلابی باشد.سال گذشته وقتی در همین ایام،جنبش دانشجویی در تکاپوی جمع آوری کمک های مالی برای مردم بی پناه میانمار بود،حقیر به این فکر کردم که همین جلسات زنانه ختم قرآن در ماه مبارک می تواند ظرفیت خوبی باشد.به یاد دارم تنها با توضیح مختصری راجع وضعیت مسلمانان میانمار توسط گردانندگان این جلسات در یک محله،مبلغی جمع شد که دوستان حتی احتمالش را هم نمی دادند.از آن مهم تر برای نگارنده،شنیدن این دغدغه ها توسط خانم ها و شریک شدشان در درد مشترک عالم اسلام بود.و این یعنی بسط آرمان انقلابی.

ما باید به داشته های خودمان اطمینان کنیم.این مجالس یک ظرفیت مغفول است که اگر به تمامه آن را دریابیم و برایش برنامه داشته باشیم،می تواند در تحقق “زن تراز انقلاب اسلامی” نقش داشته باشد.

ما غافلیم و داریم به دست خود سرمایه هایمان را سوخت می دهیم.این مجالس هم ظرفیتی شبیه و نظیر “مساجد” هستند.باید در نسبت ما حزب اللهی های بعدِ قطعنامه با این سنگرهای خدا هم تامل کرد.

زینب افراخته


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

5
شهریور

زن باش و زنانگی کن

زن باش و زنانگی کن

از هر ده خانومی که به مرکز مشاوره مراجعه می کنند
نه نفر دچار غمباد و بغض ِ درونی هستند… و اگر کمی سربه‌سرشون بذارید چشم‌هاشون پر از اشک می‌شود!
از هر ده خانوم، هفت نفر عصبانی هستند و آماده‌ی پرخاشگری!
از هر ده خانوم، پنج نفر عفونت ِ ناحیه لگنی / مجاري اداري دارند!
از هر ده خانوم، سه نفر کیست ِ تخمدان، رحم یا سینه دارند!
غمباد…
غم‌هایی ست که روی هم انباشته می شود! بادی در بدن بوجود می آورد که از نظر طب چینی می‌تواند چرخه‌ی انرژی ِ بدن را مختل کند و روی عمل کرد دستگاه گوارش اثر منفی بگذارد!!!

انواع قرص و داروی شیمیایی می‌خورند و در نهایت، چرا جوابی نمی‌گیرند؟!
حرفم با پدرها، برادرها، پسران و همسرها نیست که چرا با سهل‌انگاری به این امر دامن می‌زنند!
اون ها تربيت شدهِ من و مادرِ من و شما هستند
روی سخنم با خود ِ خانم‌هاست…
که چرا همیشه منتظر هستند یکی از راه برسد بغض‌هایشان را بشکند و اشک‌هایشان را پاک کند…؟!
گریه کردن خیلی خوبه امّا، منتظر کسی نباشید.
زیرا اگر کسی بودکه کارشما به اینجا نمیرسید!
روش خوب‌کردن ِ حال ِ خودتون رو یاد بگیرید، وقت صرفش کنید، آزمون و خطا کنید.
کمی هم به سلامتی ِ جسم و روح و روان خودتان اهمیت دهید.
چون زن یعنی زندگی…
زن اگر حالش خوب باشه یک زندگی حالش خوب است…
شما باید با رفتارتان، شادی را به دخترانتان بیاموزید…

بغض داری گریه کن…
وقتی خالی شدی؛ بخند…
بخند تا خداوند رحمت‌ش را سرازیر کند.
كينه، حسادت، من و تويي، بغض، گذشته، جاري، خواهرشوهر، همسايهِ بد، نداري همه بهانه اي است تا تو، خودت را فراموش كني!

درست غذا بخور، مطالعه كن، ورزش كن، منتظر قضاوت نباش، عشق بورز و مهربان باش ….
زندگي ات شيرين خواهد شد!
به إندازه وسعت مالي خود و خانواده ات شادي و مهرباني را برنامه ريزي كن ! مهم نيست النگو در دست داري يا نه، وقتي معاينه چك آپِ ساليانه انجام نمي دهي، مهم نيست خونه چند اطاق خوابه داري وقتي دندانِ خراب داري و أضافه وزن !
مهم نيست جهيزيه و سيسموني دخترت چگونه است وقتي دو تا سفرِ بي دغدغه با شوهرت و بچه هات نرفتي و يك عالمه خاطره نساختي….!

مهم نيست بچه هات چه مدركي دارند وقتي هنوز روحيه حسادت و رقابت با بقيه مردم آرامشِت رو از گرفته و شب دير مي خوابي و عصبي هستي ….!

زن باش و زنانگي كن .
زود دير ميشه ! خيلي زود!


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

5
شهریور

از مانتو جلوباز تا شلوار ۹۰ سانتی

صبح یا شب فرقی نمی‌کند. هر ساعتی که در خیابان‌های تهران که قدم بزنیم و به رهگذران نگاه کنیم. دختران و زنانی با تیپ‌های متفاوتی را می‌بینیم که برخی از آن‌ها توجه همه را به خودشان جلب می‌کنند. آنهایی که شلوارهای کوتاه پوشیده اند یا مانتوهایشان هیچ دکمه‌ای ندارد و جلوباز است. آنهایی که شال […] 

 صبح یا شب فرقی نمی‌کند. هر ساعتی که در خیابان‌های تهران که قدم بزنیم و به رهگذران نگاه کنیم. دختران و زنانی با تیپ‌های متفاوتی را می‌بینیم که برخی از آن‌ها توجه همه را به خودشان جلب می‌کنند. آنهایی که شلوارهای کوتاه پوشیده اند یا مانتوهایشان هیچ دکمه‌ای ندارد و جلوباز است. آنهایی که شال و روسری شان فقط برای دکور استفاده می‌شود و موهای بلندشان از پشت سرشان خودنمایی می‌کند. گاهی این وضعیت بدحجابی به حدی می‌رسد که حتی بسیاری از خانم‌ها نیز نسبت به آن معترض می‌شوند.مثل اینکه گرمای هوای تابستان بهانه خوبی شده برای بدحجابانی که دلشان می‌خواهد هر طور که دوست دارند لباس بپوشند. از طرفی اما تولیدکنندگان برای اینکه فروش بیشتری داشته باشند مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی را روانه بازار می‌کنند و نتیجه آن می‌شود همین صحنه‌های بدحجابی در خیابان که توجه زن و مرد را به خودش جلب کرده است. متاسفانه هیچگاه حجاب به عنوان دغدغه اصلی جامعه مطرح نشده، زیرا که برای پرداختن به آن همیشه در حد ایده صحبت شده است. در صورتی که برای ترویج حجاب باید همه ارگان‌ها بسیج شوند و نقش موثر تری را ایفا کنند.

...

مانتوهای جلوباز و شلوارهای ۹۰ سانتی

ماجرای این بدحجابی‌ها و این پوشش‌های عجیب و غریب از تولیدی‌ها و لباس فروشی‌ها شروع می‌شود. مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاه در بازار می‌آید و آنهایی که هیچ حد و مرزی برای نوع پوشش خود ندارند، آن لباس‌ها را می‌خرند و تنشان می‌کنند.

پنج شنبه هفته گذشته بود که به پاساژ رضا در خیابان ۱۵ خرداد رفته بودم. می‌خواستم یک مانتو و یک شلوار ساده بخرم. اما اکثر مانتوهایی که قد مناسبی داشتند جلو باز بودند و دکمه‌ای برای آن‌ها دوخته نشده بود. از یکی از فروشندگان سوال پرسیدم که علت اینکه چرا عمده اجناس مغازه‌اش، مانتوهای جلوباز است را پرسیدم و او پاسخ داد: «در این فصل از سال، هر کسی که به مغازه مان می‌آید سراغ مانتوهای جلوباز را می‌گیرد. سود کار ما در فروش محصولاتی است که مشتری بیشتری دارد. چون که اگر مانتوهای دیگری را بیاوریم روی دستمان باد می‌کند و کسی نیست که آن‌ها را از ما بخرد.»

از او راجع به تولید این مانتو‌ها و ایده طراحی آن سوال پرسیدم و گفت: «شاید فکر کنید که این مانتو‌ها ایرانی نیست، اما همه این‌ها در داخل کشور تولید می‌شود، طراحی مانتوهای جلو باز با نمونه برداری از ماهوراه انجام شده و بعد از آن یک نمونه از مانتو‌ها در اختیار تولید کنندگان قرار می‌گیرد؛ بنابراین هر یک از تولیدکنندگان با کپی برداری از طرح اولیه آن را تولید و راهی بازار فروش می‌کنند.»

همکار این فروشنده که پشت دخل نشسته بود در ادامه حرف دوستش گفت: «خانم می‌توانید دکمه بخرید و خودتان برایش دکمه بدوزید، کاری ندارد که!» تشکر می‌کنم و از مغازه بیرون می‌آیم.چند قدم آنطرف‌تر مغازه‌ای را دیدم که شلوارهایش را حراج کرده بود و به قیمت ۳۸ تومان می‌فروخت. دو سه نفر از مشتریان ایستاده بودند و منتظر ماندم تا نوبت من شود. همان لحظه بود که یکی از خانم‌ها خطاب به فروشنده گفت: «همین مدل شلوار، اما ۹۰ سانتی‌اش را می‌خواهم، دارید؟» فروشنده هم نگاهی به شلوار‌ها انداخت و گفت: «نه متاسفانه از این مدل ندارم.»وقتی مشتریان از مغازه بیرون رفتند و نوبت به من رسید از فروشنده سوال پرسیدم: «فروش شلوارهای ۹۰ سانتی که این خانم می‌خواستند چطور است؟ مشتری زیاد دارد؟» او پاسخ داد: «بله، آنقدر زیاد است که این شلوارهای بلند روی دستمان مانده است، هر کسی که از در وارد می‌شود فقط می‌گوید شلوار ۹۰ سانتی!» این فروشنده که خودش هم دل پری از این ماجرا داشت، ادامه داد و گفت: «این دختر‌ها یک چیزی می‌شنوند، می‌بینند و می‌گویند مد شده و فوری سراغ آن می‌آیند. یک روز شلوار پاره، یک روز شلوار وصله دار، یک روز شلوار ۹۰ سانتی! مطمئنم اگر یک روز بدتر از این‌ها هم مد شود، سراغش را می‌گیرند و آن را می‌پوشند.»

دیدگاه پسران راجع به دختران بدحجاب

امیرحسین پسری ۲۳ ساله و مجرد است در رابطه با پوشش برخی از دختران بدحجاب که گاهی زننده در خیابان‌های شهر ظاهر می‌شوند، می‌گوید: «آنهایی که با این وضعیت حجاب در شهر رفت و آمد می‌کنند به خیال خودشان می‌خواهند که خیلی جذاب به نظر برسند، اما نمی‌دانند که پسری که تازه به سن بلوغ رسیده چقدر افکارش با دیدن این تیپ‌ها و قیافه‌ها به هم می‌ریزد. بدتر از آنکه این خانم‌ها خودنمایی می‌کنند و ادای روشنفکران را هم در می‌آورند که چرا پسر‌ها مزاحم‌مان می‌شوند و ما در جامعه امنیت نداریم!»حسام، اما نظر دیگری دارد، او ۳۱ ساله است و در این رابطه می‌گوید: «دخترانی که مانتوهای جلوباز و شلوارهای کوتاهی می‌پوشند انگار دارند علامت می‌دهند که به سمت‌شان برویم. انگار خودشان دوست دارند که جلب توجه کنند و همه به آن‌ها نگاه کنند. وقتی آن‌ها اجازه سواستفاده کردن از خودشان را می‌دهند، چرا سمتشان نرویم؟»سهیل اما نظر متفاوتی دارد، او مسئولیت وضعیت بدحجابی دختران را مربوط به خانواده‌هایشان می‌داند و می‌گوید: وقتی مادر این دختران با دیدن لباس‌های ناجورشان با آنها برخورد نمی‌کنند و مانع‌شان نمی‌شوند، آن وقت می‌شود وضعیتی که الان در جامعه با آن رو به رو شده‌ایم.  به علاوه اینکه برخی از مادران دهه پنجاهی و دهه شصتی که ژست روشنفکری به خودشان گرفته‌اند بدتر به این موضوع دامن می‌زنند. زیرا که خودشان نیز از وضعیت حجاب مناسبی برخوردار نیستند و یک نفر باید آنها را ارشاد کند! متاسفانه همسران این زن و پدران این دختران هم که یا غیرت ندارند یا می‌خواهند بگویند تفکرشان مدرن و امروزی‌ست و به این مسئله افتخار هم می‌کنند. متاسفانه نتیجه این ژست روشنفکری و تفکر مدرن وضعیت امروز جامعه شده است که اکثر متاهل‌ها در شبکه‌های اجتماعی به بیراهه می‌روند و آمار طلاق هم رو به افزایش می‌رود.فرهاد که متاهل است و ۲۶ سالش است در این رابطه می‌گوید: هیچ جای دنیا مانند ایران بی‌قانون نیست، در تمام دنیا برای پوشش یک حد معینی را تعریف کرده‌اند، ولی در کشور ما اینطور نیست. متاسفانه وضعیت حجاب برخی از دختران به قدری زننده است که گاهی خودم دیده ام که دوستان متاهلم به آن‌ها خیره می‌شوند و چشم از آن‌ها بر نمی‌دارند. دیگر وای به حال جوانان مجرد و بدبخت و آنهایی که تازه به سن بلوغ رسیده اند. کاش این زنان و دختران بدانند که اگر امروز شوهر دیگران را به هوس می‌اندازند فردا شوهر خودشان درگیر این مسائل می‌شود و زندگی شان از هم خواهد پاشید. یا وقتی پسران مجرد را به بیراهه می‌کشانند در آینده همین موضوع را پسر خودشان تجربه خواهد کرد.

منبع:جبهه فرهنگی حجاب و عفاف


free b2evolution skin
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 

جا تاسف داره این تیپ ها

1396/06/05 @ 11:29


فرم در حال بارگذاری ...