زنگ خطر من کیستم
من آرزو دارم که خدا بهم دختر بده از بس که عاشق لباس های چین چینی دخترونه هستم . دختر بچه ها خیلی ملوسن. زلم زیمبوهاشون هم خیلی نازه. تازه خیلی هم شیرین زبون هستند.
هر کاری هم که بکنی دختر ها بابایی میشن. ولی پسر ها بیشتر مامانی هستند. تازه پسر بچه ها یه نمکی دارن که دختر ها با تمام زبون ریختن هاشون به پای اونها نمی رسن. من عاشق پسر بچه های تخس و شیطونم.
من اصلا به این چیزها فکر نمی کنم. برای همین خیلی برام دختر و پسر فرقی ندارن. ولی از اونجایی که عروس پسرزا تو خانواده شوهر یه قدر و قیمت دیگه ای پیدا می کنه، دلم نمی خواد دختر داشته باشم.
این روزها در جمع های دور همی که بحث به بچه و دختر و پسر دار شدن می کشد، جملاتی از جنس عبارات بالا بسیار شنیده می شود. جملاتی که ناشی از دیدگاه مالکیت ما نسبت به هر چیزی از جمله فرزندان است.
متاسفانه برای بسیاری از ما پدر و مادرهای امروزی، فرزند حکم وسیله ای را دارد که در کنار سایر وسایل، زندگی شیرینتری برایمان فراهم کند. وسیله ای مثل ماشین، خانه و یا حتی یک تابلوی تزیینی؛ وسیله ای که روزهای خود را به آراستن آن بگذرانیم و با آن خود را بیشتر سرگرم کنیم و بیشتر به دیگران فخر بفروشیم.
وقتی قرار می شود که فرزندی به زندگی ما پا گذارد، آنقدر که برای خرید وسایل اتاقش برنامه ریزی می کنیم، برای تربیت و بزرگ شدنش برنامه نداریم .
آنقدر که مشتاقیم هر چه زودتر جنسیت فرزندمان مشخص شود تا رنگ لباس هایش را به تناسب دختر و پسر بودنش انتخاب کنیم؛ دنبال این نیستیم که بگردیم و ببینیم رفتارمان به تناسب جنسیت فرزندمان چطور باشد.
همین می شود که کم کم فرزندی که مدتها انتظار آمدنش را کشیده بودیم تبدیل می شود به بار سنگینی که یارای تحملش را نداریم .
این روزها پای درد و دل بسیاری از پدر و مادرها که می نشینیم چنان از دختر یا پسر هفت هشت ساله و دختر و پسر نوجوان خود می نالند و شکایت می کنند که انگار در مورد یک هیولا یا یک جنایتکار حرفه ای صحبت می کنند، که دفعتا از یک سیاره دیگر پایش به خانه آنها باز شده است؛ و فراموش می کنند که این فرزند، نتیجه بی توجهی خود آنها در تربیت یک موجود الهی است.
این روزها ما آنچنان خود را مالک فرزندهایمان می دانیم که فراموش می کنیم فرزندان اماناتی هستند از سوی خدای بزرگ تا وظیفه خطیر تربیت و پرورش را در قبال آنها به جای آوریم .
رمز پرورش و تربیت فرزندان سالم و صالح در قدم اول به یاد سپردن امانت بودن آنهاست و در قدم بعد فارغ شدن از خود است. باید خودمان را فراموش کنیم و در هر قدمی که در این مسیر بر می داریم پیش از آنکه به فکر منافع خودمان باشیم به مصلحت های فرزندمان بیاندشیم .
یکی از موضوعاتی که توجه به آن نقش به سزایی در تربیت فرزندان دارد توجه به تفاوت های جنسیتی آنها است. این تفاوت ها از همان بدو تولد با فرزندان ما همراه می شود و توجه به آنها به مراتب فراتر از انتخاب رنگ لباس برای آنها می باشد .
خانواده اولین و بهترین جایی است که فرزندان می توانند هویت خود را در آن به خوبی درک کنند .
شواهد نشان می دهد دخترانی که در آغوش پر مهر و محبت خانواده بزرگ می شوند و شخصیتشان مورد احترام قرار می گیرند و با ابعاد مسئولیت های خطیری که در آینده قرار است بر عهده بگیرند آشنا می شوند، بر اهمیت و کرامت شأن و جایگاهشان واقف می شوند و می آموزند که این گوهر نایاب را در کوچه و خیابان چگونه در تعاملات اجتماعی مدیریت و هدایت کنند.
پسرانی هم که در خانواده با مفهوم مسئولیت و مسئولیت پذیری آشنا می شوند و لذت حمایت و مراقبت از دیگری را می چشند و با حدود و چارچوب های متعارف با وجود پسرانه خود خو می گیرند و حد و مرز حقوق، تکالیف و روابط خود را به عنوان یک مرد در جامعه می آموزند، در آینده در عین حفط احترام بانوان و دختران جامعه به خود اجازه تعرض به حریم آنها را نمی دهند.
بار تمام این آموزش ها بر عهده پدر و مادر است؛ چه در بحث الگو سازی و آموزش رفتاری و چه در زمینه دادن اطلاعات صحیح در مورد هویت و جنسیت و سایر مسائل مرتبط، پدر و مادر نقش بسیار مهمی در زندگی فرزندان بازی می کنند.
پدر و مادری که قصد دارند فرزندان سالم و متعهدی تحویل جامعه دهند تا بتوانند از عهده بار مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی خود بر بیایند، در وهله اول می بایست روی رفتارهای خود کار کنند تا الگوی درست و موجهی را به فرزندان شان عرضه کنند و در گام بعدی با روش ها و شیوه های انتقال مفاهیم مرتبط با هویت، جنسیت و مسئولیت های فرزندانشان آشنایی کامل پیدا کنند تا بتوانند با ایجاد یک رابطه صحیح بین خود و فرزندان شان به عنوان یک دوست و راهنمای مطمئن در تمامی مراحل شکل گیری هویت وی، اطلاعات صحیحی را در این مورد به فرزندان شان منتقل نمایند، و از دریافت اطلاعات نادرست از منابع غیر مطمئنی چون هم کلاسی ها، اینترنت و… توسط فرزندانشان جلوگیری کنند.
بسیاری از دختران و پسرانی که امروز اسیر ارتباطات نابهنجار و نامتعارف می شوند در جریان هویت جویی خود یا از الگوی صحیحی برخوردار نبودهاند و یا نتوانسته اند در برابر پرسش های فطری خود در مورد هویت و چرایی وجودشان پاسخ های درستی از منابع مطمئن دریافت نمایند و متاسفانه با دریافت اطلاعات غلط، درک اشتباهی از وجود، ماهیت و جنسیت، عشق، عاطفه خود پیدا کرده اند .
پدر بودن یا مادر بودن مسئولیت خطیر، سنگین و در عین حال ارزشمندی است که مانند هر مسئولیت و تخصص دیگری به توجه، صرف وقت و آموزش نیاز دارد و حاصل این همه سختی و مشقت فرزندانی است که هم موجب افتخار خانواده می شوند و هم سلامت و تعهد جامعه آینده را تضمین می کنند.
کاری از گروه سبک زندگی باحجاب
بسیار مفید بود
موضوع خوبی بود
ممنون
سلام مثل همیشه عالی
سلام به موضوع خوبی اشاره کردی
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب