سهم رسانه در انتخاب شغل زنان
کار و اشتغال زنان از جمله اموری است که همواره از حیث مثبت یا منفی بودن آن مورد بحث قرارگرفته است.عدهای با نگاه صرف خوشبینانه دم از تساوی حقوق زن ومرد میزنند و معتقدند زنان نیز مانند مردان این حق را دارند تا در همه مشاغل به صورت مساوی و یکسان حضور یابند؛ فعالیت مشابهی داشته باشند این جریان تا به جایی پیش رفت که حضور اجتماعی زنان و اثر گذاری اجتماعی آنان، با داشتن شغل مترادف شد. اما اصل ماجرا چیست؟
زن شاغل فرد مفید و قابل احترامی در جامعه محسوب شد و باید برای کسب این جایگاه تلاش کند و وقتی از زنان سوال « چرا اشتغال؟ » پرسیده میشود با پاسخهایی نظیر اینکه « کار بخشی از هویت من تعریف شده است»، « با داشتن استقلال اقتصادی در مقابل همسرم توانمند ترم» و… مواجه میشویم.
در مقابل عدهای دیگر با نگاهی منفی و بدبینانه حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و کار را رد میکنند. آنچه در این مقال اهمیت دارد آن است که رسانهها نقش مؤثر و قابل توجهی در شکل دادن به باورهای بنیادین مخاطبین خود دارند تا آنجا که دانشمندان علم ارتباطات از رسانهها به عنوان وسیلهای برای جامعه پذیر کردن مردم یاد میکنند. در حقیقت رسانهها نه تنها به ارزشها و باورهای فرهنگی رایج در یک جامعه جهت میدهند، بلکه با رواج متون فرهنگی ارزشهای یک جامعه را شکل میدهند تا آنجا که مخاطب در تفسیر این متون رسانه علیالخصوص رسانههای سمعی و بصری، حق انتخاب زیادی ندارد و به ناچار میپندارد که این متون واقعی هستند و در برابر این ارزشهای القا شده حالتی منفعلانه به خود میگیرند.
رسانهها، با برجسته کردن زنانی که در بازار کار نقش شغلی دارند، جهان واقعی زنان را به گونهای ترسیم میکنند که در آن اکثر زنان شاغلاند. با ایجاد چنین تصوری، مسئله اشتغال به یکی از دغدغههای اصلی زنان تبدیل میشود و در جامعه رسوخ میکند. رسانهها با ایفای نظریه برجستهسازی که رسانهها با به تصویر کشیدن زنانی که در جامعه مشغول به کارند، موضوع اشتغال را در ذهن گروه هدف برجسته میسازند و حتی گاه با تیتر یک قرار دادن بحث اشتغال، بر اهمیت آن میافزایند. موضوع اشتغال زنان را میتوان به منزله نشانهای از عدالت اجتماعی گستردهتر مطرح ساخت. حتی میتوان آنرا با عباراتی چون «در راستای عدالت محوری دولت» گره زد و سرانجام با اظهارنظر بزرگان کشور، به مسئله عموم جامعه تبدیلاش کرد.
وضعیت رسانهها و اشتغال زنان در جامعه
حقیقت امر آن است که جامعه ما خود به خود به طرف وضعیت موجود نرفته است، در این مسیر فرهنگ سازی نهادهای فرهنگ ساز و سیاستگذاریهای سازمانهای سیاستگذار کلان هم دخالت مستقیم داشتهاند.
فیلمهای سینمایی داخلی و نه خارجی سریالهای صداوسیما این دو یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد و صدا وسیما در اتفاقات اخیر نقش مهمی داشتهاند، اما محصول این فرهنگ سازیهای غلط چه بوده است اینکه نیاز کاذب اشتغال در دختران به هر شکل و هر نحوی ایجاد شود مشروط بر این اتفاق در این رابطه سوءاستفاده از دختران این کشور به نام کار در شرکتهای خصوصی و حتی مطبهای پزشکان است؛ وقتی پزشکی که روزانه گاهی تا چند میلیون درآمد دارد به منشی زن نوعأ مانند یک برده نگاه میکند و با حقوقهای بسیارنازل آنها را به کار میگیرد از دیگر بخشهای جامعه چه انتظاری میتوان داشت و این نیز بیشتر به دلیل تقاضای وافر برای کار بانوان است به شکلی که چون تقاضا زیاد است حتی در مقابل آنهایی که نیازمند کار هستند برخوردهای تبعیضآمیز و رفتارهای ناشایست به وفور دیده میشود. تلویزیون و سینما اما هنوز از نوع نگاه غلط خود دست برنداشته اند و حتی در رفتارهای عجیب در بخشهای خبری اشتغال بانوان را به کارهای مردانه و سنگین و خشن افتخار دانسته و رسمأ باهیجان تبلیغ میکنند از نظر آنها حضور یک زن در تعمیرگاه مکانیکی یا درعمق یک معدن مردانه افتخار بزرگی برای زنان است که به این جایگاه برابر دست یافتهاند و جالب اینجاست که سازمان و نهادی نسبت به این نوع خبر و برنامهسازی واکنش نشان نمیدهد.
مانند خبری که چند وقت پیش بخش خبری ساعت ۱۹ از شبکه اول خبری، آن را منتشر کرد؛ دختر جوان مجردی به همراه چند زن جوان دیگر در کارگاه مکانیکی و تعویض روغنی مشغول به کار بودند. یکی از زنان شاغل در کارگاه میگفت ازدواج کرده و فرزند کوچک هم دارد ولی با شوق در این حرفه مشغول هستم، کارم را دوست دارم؛ هرچند سختیهای خودش را دارد… این زنها در قاب تلویزیون مانند مردان کار میکردند و مشغول تعمیر و تعویض روغن اتومبیلهای مشتریان خود بودند. محیطی کاملا مردانه که تصور فعالیت زنان در آن برای هر مسلمان شیعه ایرانیای دور از تصور است. صاحب کارگاه تعمیرگاه دختر جوانی بود که مشتاقانه میگفت به این حرفه علاقه دارم و خبرنگار نیز با ذوق زدگی از او خبر میگرفت….
در فضای فیلم و سریالها هم مستقیم و غیرمستقیم به لزوم کار بیرون از خانه زنان تأکید میکنند و آن را به صورت افراطی یک ارزش برای زن نشان میدهند مثلأ در دیالوگی در فیلم سینمایی «خشکسالی ودروغ» کاراکتر “آلا” به برادرش آرش با گلایه از کار بیفایده و بیثمر زن در خانه با این مضمون میگوید؛ یک زن در خانه هر چه کار کند برایش فایدهای ندارد ولی وقتی بیرون از خانه کار کند آن وقت است که فایده دارد و او دیده میشود.
الگوسازی آن هم در رسانه ملی نه تنها خیلی خوب است، بلکه از وظایف ذاتی این رسانه محسوب میشود چه آنکه به دلیل تأثیرگذاری بالایی که رسانه ملی دارد، این رسانه می تواند نقش بسزای در نهادینه کردن برخی امور و عناصر فرهنگی در جامعه داشته باشد اما این که چه الگویی؟ و با چه محتوایی ارائه شود، بحثی مهمتر است. سؤالاتی در اینجا مطرح است که آیا اشتغال برای همه زنان ضروری است؟ چه نوع اشتغالی برای یک خانم و جامعه اش مفیدتر است؟ مدیریت خانه که برای یک زن اصل است و خانواده به آن وابسته، چقدر اهمیت واقعی اش که به مثابه خون در بدن است، ذکر میشود و یک زن شاغل چقدر در این امر موفق است؟ چرا به ارتقای سطح آگاهی نقش مادر و همسری به جای معرفی شغل های کاذب اهتمام زیادی نمیشود؟ تا چه حد شغل های کاذب به هویت و روح یک زن که محور است، لطمه میزند؟ چه شغلهایی در جامعه نیاز ضروری به حضور زنان دارد؟ چقدر به نقش فعالیت های اساسی زنان در رشد فرهنگی و اجتماعی در جامعه، پرداخته میشود؟ خبری که از بخش خبری پر بیننده رسانه ملی به روی آنتن رفت به نوعی الگوسازی غلط برای اشتغال دختران جوان جویای کار و علاقهمند به کارهای غیر عرف در کشوری مسلمان همچون ایران بود. چیزی که تبلیغش خلاف جهت سبک زندگی اسلامی است و از این نظر جای تأمل داشت.
چرا باید صدا و سیمای ملی اینقدر سهلانگارانه به چنین موضوعاتی بپردازد و هر خبری را بدون توجه به عواقب و بازخوردهایی که دارد یا خواهد داشت، پخش کند؟! پیش از این نیز زن قصاب، زن راننده کامیون و ماشینهای سنگین، زن راننده اتوبوس بین شهری ، کارگران خانم در معدن که همراه با مردان به اعماق زمین میرفتند و کار میکردند، زن جوشکار و…. را به اشکال مختلف و با افتخار پوشش داده و حتی باعث شده این چهرهها در رسانههای دیگر هم مطرح و پررنگ شوند تا الگویی نامتناسب و غلط را بین دختران و زنان جوان نهادینه سازد، همه می دانیم که یک انسان چه زن و چه مرد با تلاش میتواند به امور که میخواهد تسلط پیدا کند و یک زن، خلبان، شاطر و… هم می تواند باشد کمااینکه یک مرد میتواند با تلاش بیشتر گلدوزی کند یا منزل را تزیین کند اما بحث سر هویت زن و مرد و مختصات شخصیتی آنها است که برتوانایی کلی برای سلامت ماندن فرد و جامعه احاطه دارد.
چه میشود که رسانه، سبک زندگی مغایر با فرهنگ موجود را به دختران و زنان معرفی میکند. از قرار، دست اندرکاران رسانهملی که همیشه برای مقابله با فرهنگ تهاجمی ماهواره، برنامههای آن را بومی سازی میکنند، شاید در این قضیه هم میخواهند بگویند چیزی از غرب کم نداریم و همواره زنان را با بمباران تبلیغاتی کاذب تشویق میکنند تا از نقش تکراری مادری و همسرداری به مشاغل سنگین و سختی رو بیاورند تا جایگاه و نفوذشان محفوظ بماند و مانند مردان زندگی کنند.
سوءاستفادههای سیاسی از اشتغال زنان
متأسفانه هنوز برخی ازمسئولان ارشد نظام ولع به بردهگی کشاندن زنان این کشور را دارند و رسمأ در تبلیغات انتخاباتی خود در خانه بودن یک زن را ضایع شدن حق او اعلام میکنند و فریاد میزنند دوران حضور زنان در آشپزخانه گذشته است!!! و به این طریق خانه داری و نداشتن کار بیرون ازخانه را برای زنان تضییع حقوق آنها معرفی میکنند که جای تأمل دارد.
ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، هم در مراسم بزرگداشت زنان کارگر که به مناسبت هفته کارگر برگزار شد، گفت: “مسأله دیگر تحولات جمیعتی ایران در سالهای گذشته است که در حال حاضر بخشی از ۵۰ درصد ورودیهای بازار کار زنان هستند و از ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده در سال ۹۵ تعداد زیادی به زنها اختصاص داشته است و یکی از کارهای مهم در دولت فعلی ایجاد مشاغل برای زنان است و این سیاست اول ماست”
این درحالی است که آمارها نشان میدهد در فاصله فقط پاییز تا زمستان ۹۴ اوضاع بازار کار بدتر شده و با افزایش ۱/۱ درصدی نرخ بیکاری، ۲۴۰ هزار نفر در شب عید شغل خود را از دست داده و به آمار بیکاران افزوده شدهاند. بتازگی آماری درباره تحولات زمستانی بازار کار ایران ارائه شده است که نشان میدهد در فاصله پاییز تا زمستان سال گذشته، بیش از ۲۴۰ هزار نفر شغل خود را از دست داده و بیکار شدهاند و نرخ بیکاری در فاصله پاییز تا زمستان به میزان ۱/۱ درصد بیشتر شده است. به بیان دیگر تعداد بیکاران کشور در پاییز سال ۹۴ به میزان ۲ میلیون و ۶۴۶ هزار و ۶۸۳ نفر بوده که این تعداد در زمستان به ۲ میلیون و ۸۸۷ هزار و ۳۳ نفر بالغ شده است که نشان میدهد تنها در فاصله یک فصل، بر تعداد بیکاران کشور افزوده شده و متأسفانه ۲۴۰ هزار نفر در روزهای پایانی سال گذشته بیکار شدهاند.
مانکنهای فضای مجازی با نام اشتغالزایی
با وجود بسترسازیهای غلط برای اشتغال به هرقیمت، امروز دیگر در شرایط و زمانهای قرار داریم که کنترل این اتفاقات به آسانی امکان پذیر نیست، نتیجه مدیریتهای غلط عمدی و غیرعمدی مسئولان امروز به اشکال مختلف دیده میشود حالا دیگر دختران دهه ۷۰ هم با فضای جدید مجازی سعی میکنند برای خود کار دست و پا کنند. در این مسیر موج مدلینگهای مجازی در اینستاگرام، فیس بوک و تلگرام ثمره دیگری از این درخت سیاستمداران ناکارآمد است دخترانی که مدل میشوند و به ساز مدلینگها و صاحبان سرمایه میرقصند اما دست آخر از سعادت یک زندگی سالم محروم میگردند و همچون بقیه تن محوران دور انداخته میشوند.
اشتغال زایی همخوان با کرامت و شأن زنان
چند وقت پیش با رضا بدرالسماء، استاد معروف نگارگری، گفتوگو میکردم در بین صحبتهایش به نکته جالبی اشاره کرد و آن اینکه گرایش بانوان به هنرهای صنایع دستی به نسبت آقایان بیشتر است؛ یعنی به صورت درصدی اگر بخواهیم تخمین بزنیم، جالب است بدانید ۹۹ درصد کارآموزان دورههای آموزشی خانم هستند و آقایان کمتر رغبت به کار یا ادامه کار در حوزه هنر دارند. چه بسا این روند خیلی خوبی است زیرا کار هنری نیاز به حوصله، ظرافت و دقت دارد که چنین روحیهای در خانمها به مراتب بیشتر و بهتراست.
برای همین اغلب آثار خوب هنری را باید از میان هنرمندان خانم انتخاب کرد. این نکته استاد پیشکسوت نگارگری از این نظر قابل توجه است که میتوان ازظرفیت بانوان در فعالیتهای هنری صنایع دستی به شکل مطلوبتری بهره برد، چراکه یکی از مباحث موجود آن است که بانوان وقت آزاد بیشتری دارند، برای همین اغلب میخواهند این اوقات را هم پر کنند و به دنبال کار هستند چیزی که متأسفانه خیلی مواقع مورد سوءاستفاده برخی فرصت طلبها قرار میگیرد. از جمله بیمه و حقوق آنها درست رعایت نمیشود و یک نیروی کاری ارزان قیمت و مطیع در اختیار سودجویان نامنصف قرار میگیرند و با کمال تأسف این از حقایق جامعه امروز ما است؛ از یک طرف سود و پول را یک عده خاص به جیب میزنند و از طرفی دیگر به دلیل تبلیغات رسانهها و اینکه مسئولان امر میخواهند زنان ایرانی از قافله غربی شدن عقب نماند، حتی به این موضوع دامن زده می شود به غیر از این امور بحث استقلال مالی زنان هم مطرح است.
مخلص کلام
ما مخالف اشتغال و خودگردانی بانوان بهخصوص بانوان خود سرپرست یا بد سرپرست نیستیم، بلکه میبایست بستر اشتغالزایی امن و مناسب برای این طیف هم مساعدتر و بیشتر گردد اما هر کاری در شأن زن ایرانی نیست.
اشتغال بانوان از قدیم در ایران مرسوم بوده و کارهایی چون خیاطی، قالیبافی و تولید صنایع دستی در زنان شهری و روستانی رواج داشته است، اما سبک زندگی جدید که محصول سیاستگذاری سیاستمداران نادان و ناتوان است، این نوع اشتغالها را از جامعه باز گرفته و به نوعی باعث کسر شأن برخی از زنان گردیده است به طوری که حاضرند به کارهای سخت و بیارتباط گاه با حقوق کم روی بیاورند، ولی سراغ کارهای هنری و صنایع دستی مناسب نروند.
با این حال با فرهنگ سازی مطلوب هنوز میتوان مشاغلی را در خانه تعریف کرد که هم استقلال مالی زنان تأمین شود و هم کرامت اجتماعی آنها حفظ گردد. تولید برخی از صنایع دستی که در منزل هم امکان پذیر است که میتواند چندین برابر مشاغل موجود برای زنان در خانه و کنار خانواده درآمدزایی کند؛ درحالیکه دیگر نیاز به ترک خانه و فرزند و همسر برای کارنیست.
فضای مجاز و رشد ضریب نفوذ اینترنت هم باعث شده تا مشاغل خوبی در خانه برای بانوان ایجاد شود. نویسندگی که یکی از قدیمیترین مشاغل از این نوع بوده ؛ از یک سو تا طراحی و ساخت انیمیشن، گرافیک، ترجمه و…. از دیگرمشاغلی است که بدون خروج از خانه یا رفت وآمد حداقل میتواند استقلال مالی و اجتماعی یک بانوی ایرانی را تأمین کند و به اقتصاد خانواده یاری رساند متآسفانه هنوز در دانشگاههای اسلامی !! ما رشتههایی برای دختران وجود دارد که با شأنیت بانوی ایرانی درخور نیست؛ هرچند گفته میشود برخی ازاین رشتهها باعث حضور زنان به عنوان کارمند در ادارات و سازمانهاست، اما باز هم برخی از رفتارها منطقی و عقلانی نیست. به قول یکی از سخنرانان فرهنگی ما افتخار میکنیم که دختران ما مهندس میشوند اما مهندسی خانواده و خانه و نسل آینده که در دست آنهاست را از آنها میگیریم و بعد میلیاردها تومان برای اصلاح ساختاری که با افتخار درست کردهایم، هزینه میکنیم.
حقیقت آن است که مادران مهندسان فرهنگی یک جامعه هستند همه ما آنچه داریم از اعتقادات و فرهنگ و تربیت اجتماعی محصول رسیدگی مادرانهمان بوده است نه مسجد نماز خواندن یاد داد و مناسک دینی و نه مدرسه! بایدها و نبایدهای اجتماعی را بیش از هرکس مادر به ما آموخت آیا میتوان با نام کار و اشتغال در شرایط کنونی که تبعیض و سوءاستفاده از زنان در بسیاری از مشاغل غیرقابل انکار است مهر مادری را از نسل آینده گرفت.
معصومه طاهری – تحریریه سایت باحجاب
سلام به شخصه اعتقاد دارم بهترین کار برای زن همسرداری و تربیت فرزند هست
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب